زندگی نامه اجمالی میر سید علی همدانی


نويسنده:سيد بشارت حسين موسوي تهگسوي
تولد و خاندان
سيد علي همداني در سيزدهم رجب سال714 ه ق، مصادف با اكتوبر سال1314م، در شهر همدان به دنيا آمد. پدر سيد علي همداني و مادر گرامي‌شان از دو طرف حسيني بودند، نام پدر سيد علي همداني شهاب‌الدين بود. و از جانب والده نسبشان به حضرت پيغمبر(ص) مي‌رسد. نام مادر ايشان سيده فاطمه بود.
تحصیلات ابتدایی سید علی
سيد علي همداني بدست عارف کبير حضرت علاءالدوله سمناني پرورش يافت و در سن كودكي حافظ قرآن كريم شد. از شيخ سمناني علوم ظاهري و باطني كسب مي‌نمود. تا اينكه شيخ سمناني براي سيروسلوك و پرورش و تربيت او را به شيخ اصغر علي سمناني سپرد.
آغاز ریاضت و تصوف
سيد علي همداني مدت زيادي را پيش علی دوستی و شيخ محمود مزدقاني گذارند. در اين مدت که هشت سال طول کشید ايشان براي بدست آوردن کمالات رياضتهای سختی را پشت سرگذشت و با حكم شيخ محمود مزدقاني سياحت و گردش عالم را قصد نمود و تا روزهاي واپسين، عمر خود را در سير و سياحت و جهانگردي و صحرا نوردي گذارند.
سفرهای سید و حوادث تلخ و شیرین آن
در دوران مسافرت ايشان با چهار هزار اولياء كرام ملاقات كرد و از اين اولياء كسب فيض نمود. درميان جهانگردي و صحرا نوردي ايشان بارها با غول بیابانی روبرو شد، چنانچه خود ايشان مي‌گويد: «بس ابتلا بما رسيد در سفر و در حضر بعضي از آن ابتلا به سبب علماء و فقهاء رسيد و بعضي به سبب ملوك و امراء و بعضي شايد كه به سبب شرور نفس ما باشد. و آن بلاها از حضرت حق تعالي بر ما محض عطا بود اگرچه بصورت بلا نمود. وقتي بنابر‌حد مرا زهر دادند و حق تعالي از مرگ نگاه‌داشت و ليكن اثر آن در تن باقي است» .
با طاغوت‌هاي غير مسلمانان در دوران سفر برخورد كرد در كشمير با هندوها و در بلتستان با رئيس بودايي‌ها برخورد كرد و بارها توسط علماي سوء مورد دشنام و فحاشي قرار گرفت. سيد علي در سير و سفر و سياحت پيروزي عظيم را بدست آورد. در اين دوران حدوداً سه هزار نفر از هندوهاي كشميري را مسلمان كرد. دوازده بار به حج بيت الله مشرف شد. در اين مناطق در دوران حج به تبليغ دين اسلام پرداخت. در دوران تبليغ مردم مناطق مزدقان، ختلان، بلخ، بدخشان، يزد، شام، عراق، حجاز، روم، ماوراءالنهر، سریلانكا، هندوستان، كشمير، چين، بلتستان را به دين اسلام دعوت نمود.
مسافرت به کشمیر
سید علی همدانی برای اولین بار در سال 774 هجری قمری،(1372م)،به کشمیر رسید.
بعد از مدتي تبليغ و ارشاد به ايران بازگشت و براي دومين بار و سومين بار در سال 781 هجري قمري(1379م) وارد كشمير شد و در سال781 ه‌ق(1381م) وارد بلتستان شد. از بلتستان به درة سياچن در تركستان رفت. بعد از سياحت و تبليغ در مناطق تركستان در سال 785 هجري قمري، (1383م) دوباره وارد بلتستان شد، بعد از اقامت مختصر در بلتستان به سمت كشمير به عزم حج بيت‌الله حركت كرد.
حضرت اميرکبير سيد علي همداني به امير تيمور گفت: از جانب حق جل و علا مأمورم که به کشمير روم و اهل آن ديار را به اسلام دلالت کنم، شايد که به اسلام مشرف گردند، بنابر اين روزي چند در ختلان مسکن گزيده‌ام .
تقريباً صدسال پيش انگليسي‌ها قسمتي از شمال باختري شبه قارة هند را تصرف نمودند. بدون اعتنا به وضع رقت بار اهالي آن ديار، خطة کشمير را در مقابل مقداري پول به «راجه دوگراه هندو فروختند و این طوری جاه و مال و آبروي مسلمانان به فروش رسانده شد.
زماني که مير سيد علي کشمير را ترک مي‌گفت فقط به تعدادي از سادات ايراني اجازه داد که همراهش به ايران بازگردند. بقيه افراد در کشمير ماندند، تا هر يک در خانقاه خود به کار خود ادامه دهند .
سید محمد نور بخش که یکی از شاگردان و مریدان خواجه اسحاق ختلاني يعني شاگرد و خليفه مير سيد علي همداني بود، در قائن مرکز بخش قهستان تولد يافت. پدرش محمد بن عبدالله از احسا بحرين براي سياحت و زيارت قبر علي بن موسي الرضا(ع) به طوس آمده و بعداً در قائن مقيم شده بود. محمد نوربخش در يکي از ماه‌هاي سال 795 هجري متولد شد. چنان تيزهوش بود که در هفت سالگي قرآن را از برکرده به سرعت در همة علوم تبحر يافت و مرید خواجه اسحاق ختلاني شاگرد سيد علي همداني گرديد .
امروز در بلتستان گروهی بنام نوربخشیه مقلد سید محمد نوربخش هستند و سید علی همدانی را از سلسله تصوف می دانند و وایشان(سید علی همادنی) بین نوربخشیان جایگاه خاصی دارند.
مسافرت به بلتستان
اگرچه مولوي حشمت الله(نویسندة تاریخ جامو) مسافرت مير سيد علي همداني به بلتستان را رد مي‌كند، اما ديگران مي‌گويند كه سيد علي همداني دو بار به بلتستان مسافرت نموده است و اسلام براي اولين بار توسط مير سيد علي همداني به منطقة بلتستان و سپس به منطقة‌ گلگت رسيده است. خود مولوي حشمت‌الله مي‌نويسند: «دوست من سيد عباس مقيم چهوركا دربارة گسترش اسلام در بلتستان نوشته‌اي به من داد كه ايشان در آن مي‌نويسد: مير سيدعلي همداني با در دست داشتن يك عصا وارد كشمير شد و به تبليغ دين اسلام پرداخت بعد از آن وارد سرزمين سكردو شد در اين منطقه مردم بخاطر تبليغ و وعظ و نصيحت ايشان ، اسلام را قبول نمودند و دين اسلام را بعنوان دين جديد خودشان پذيرفتند، تا آنجا كه سيد علي همداني در محله «كهري گرونگ» يك مسجد تعمير نمود. اين مسجد اولين مسجدي است كه در اين منطقه ساخته شده است. بعد از آن ايشان در منطقه گمبه سكردو يك مسجد جامع براي برپايي نماز جمعه و جماعت ساخت. تا زمان راجه علي شاه نماز جماعت در اين مسجد اقامه مي‌شد، بعد از آن در «كفچون» حسين‌آباد كنوني نماز جمعه قائم مي‌شد .
از سيد علي همداني بعنوان اولين مبلغ اسلام در بلتستان ياد مي‌كنند و بر اين باورند كه اسلام توسط مبلغان ايراني، همانند سيدعلي‌همداني،‌ سيد محمد ‌‌نوربخش و ميرشمس‌الدين عراقي وارد منطقة بلتستان شده است .
دربارة اين موضوع مير نجم‌الدين ثاقب مي‌نويسد:
چون درياي آن رحمت لايزال چنان موجزن شد زفضل عميم
بعهد مقيم خان شاه سلنگ زهجرت دو ميم و بيك ذال وجيم
طلوع شد خورشيد اسلام همين علي ثاني آمد زفضل كريم
زكشمير به تبت رسيد آن ولي بدستش عصا بود برگليم
بعهد مقيم خان شجاعت پلنگ علي ثاني آمد بسال نهنگ
به هشتاد و سه بود هفتم صدي زهجرت به تبت رسيد آن ولي .
در زمان يبگو مقيم خان حاكم و والي سلنگ (خپلو) مير سيد علي همداني به تبت يعني بلتستان رسيد، و آن سال تبتي نهنگ بوده است، يعني اسم آن سال به زبان تبتي نهنگ بوده است.
جناب وزير احمد دربارة ايشان مي‌گويد: « در سال 733 ه‌ق، سيد علي همداني وارد بلتستان شد. بعد از سكونت يك سال و نيم به منطقة یشکن(يارقند) رفت».
وفات
در سن هفتاد و سه سالگی از دارفنا بدار بقا رحلت فرموده‌اند. و بنابر گفتة محققان تاريخ وفات ايشان ششم ذي‌الحجه سال786ه‌ق، مطابق با 1384م در منطقه «پكهي‌جان» بوده است و بنابر وصيت جنازة مباركش را به ختلان منتقل نمودند، به علت دوری مسافت و گرمي هوا مردم را گمان آن بود كه بو مي‌گيرد و چون تابوت را برداشتند تا مقصد بوي مشك به دماغ حاملان ميرسيد طيب‌الله مرقده .
سرود اقبال لاهوری در شأن سید علی همدانی
شاعر و مفکر اسلام علامه اقبال لاهوري دربارة سيد ميرعلي همداني اين اشعار را سروده است:
سيد السادات سالار عجم دست او معمار تقدير امم
تا غزالي درس الله هو گرفت ذکر وفکر از دامان او گرفت
مرشد آن کشور مينونظير مير و درويش و سلاطين را مشير
خطه را آن شاه دريا آستين داد علم و صنعت و تهذيب و دين
آفريد آن مرد ايران صغير با هنرهاي غريب و دلپذير
يک نگاه او گشايد صدگره خير و شرش را بدل راهي بده